پژمان منتظري: قطبي گفت بمان اما وجدانم قبول نكرد!

پژمان منتظري: قطبي گفت بمان اما وجدانم قبول نكرد!

يادم مي‌آيد آن روز براي صرف ناهار داخل سالن هم آمدم اما وقتي ديدم 3 نفر ديگر نيستند تصميم گرفتم من هم برگردم. نمي‌خواستم بعدها اين طور تصور شود كه چون بازيكن استقلال هستم از موقعيتم سوء استفاده مي‌كنم. براي همين به قطبي گفتم من هم مي‌خواهم با آن 3 نفر به تهران برگردم و ايشان هم قبول كرد

خط خوردن پژمان منتظري در آستانه شروع جام ملت‌هاي آسيا از تيم ملي و بعد از آن دعوت شدن محسن بنگر كه در ليست 27 نفره هم حضور نداشت! ابهامي است كه تاكنون هيچ‌كس به آن پاسخ نداده است. تنها كسي كه مي‌تواند پرده از اين ابهام بردارد كسي جز پژمان منتظري نيست. پس از مدت‌ها گوشه‌نشيني پژمان سر از لاك خود بيرون آورد و پيرامون تيم ملي و آن ماجراي عجيب حرف‌هايي زد. او اين روزها خاطره تلخ خط خوردن از تيم ملي را به‌دست فراموشي سپرده و سعي مي‌كند خود را از انزوا خارج كند. پژمان اهداف بزرگ‌تري دارد. او مي‌خواهد يك بار ديگر شانس خود را براي پوشيدن پيراهن تيم ملي آزمايش كند. آيا موفق خواهد شد؟

اولين روزي كه در تمرين استقلال حاضر شدي اصلا روحيه خوبي نداشتي. سرت پايين بود و با هيچ‌كس حرف نمي‌زدي.
هر كسي هم جاي من بود ناي حرف زدن نداشت. آن روز واقعا ناراحت بودم و سعي مي‌كردم با كسي حرف نزنم. اما جو تمرين خيلي زود روي من اثر كرد. آن روز همه بازيكنان سعي مي‌كردند با من حرف بزنند و روحيه بدهند. البته موفق هم شدند.
از كي دوباره به آن شرايط نرمال بازگشتي؟
هر چه مي‌گذشت بهتر مي‌شدم. شايد يك هفته طول كشيد اما تمام شد. بالاخره از ذهنم پاك شد اما هميشه در دفتر خاطرات ذهنم باقي مي‌ماند. بدون تعارف بگويم؛ خط خوردن از تيم ملي در آستانه جام ملت‌ها برايم سخت بود. نمي‌توانستم خوب هضمش كنم اما همه به من كمك كردند تا حذف از تيم ملي را از ياد ببرم. به‌خصوص كادر فني كه از آنها تشكر مي‌كنم.
به نظر مي‌رسد با اين موضوع كنار آمدي نه اينكه بخواهي كاملا آن را فراموش كني؛ درست است!
(مي‌خندد) بله، فقط كنار آمدم.
دعوت شدن محسن بنگر در حالي كه در ليست 27 نفره حضور نداشت خيلي عجيب بود. تو هيچ وقت در اين باره حرف نزدي.
حرف نزدم چون دوست نداشتم عليه قطبي چيزي بگويم. واقعيت اين است كه پس از خط خوردنم افشين قطبي به من گفت در اردو بمان اما من نماندم و تصميم گرفتم با آن 3 نفر ديگر برگردم.
مي‌ماندي ممكن بود در ليست نهايي قرار بگيري.
قطبي قولش را به من داده بود. او گفت اگر چند روز تحمل كني با ما به جام ملت‌هاي مي‌آيي
اما من نتوانستم قبول كنم. يادم مي‌آيد آن روز براي صرف ناهار داخل سالن هم آمدم اما وقتي ديدم 3 نفر ديگر نيستند تصميم گرفتم من هم برگردم. نمي‌خواستم بعدها اين طور تصور شود كه چون بازيكن استقلال هستم از موقعيتم سوء استفاده مي‌كنم. براي همين به قطبي گفتم من هم مي‌خواهم با آن 3 نفر به تهران برگردم و ايشان هم قبول كرد.
قطبي به تو اطمينان داده بود. شايد اگر مي‌ماندي در جام ملت‌ها هم بازي مي‌كردي؟!
چطور مي‌توانستم توي صورت بازيكني كه به خاطر من خط مي‌خورد نگاه كنم؟! من نمي‌توانستم اين كار را انجام بدهم. الان احساس راحتي مي‌كنم. احساس مي‌كنم پيش وجدانم شرمنده نيستم. من نماندم چون نمي‌توانستم شرمنده وجدانم باشم براي همين برگشتم و آمدم تمرين‌هاي استقلال.
چرا قطبي تو را خط زد اما گفت بمان مي‌خواهم تو را به جام ملت‌ها ببرم؟ اين خيلي مبهم است.
خودم هم نمي‌دانم. هر چه فكر مي‌كنم به نتيجه‌اي نمي‌رسم.
اينجا يك سوال پيش مي‌آيد؛ اگر تو را مي‌خواسته تا به جام ملت‌ها ببرد اساسا چرا خط زده، اگر تو را نمي‌خواست چرا گفت بمان؟!
هر روز اين سوال‌ها را از خودم مي‌پرسم اما جوابي برايش نمي‌يابم، بگذار مبهم باشد، اين طوري خيلي بهتر است. دوست ندارم ديگر به تيم ملي فكر كنم.
هيچ وقت؟
نه! هدف‌هاي بزرگتري در سر دارم. مطمئن هستم سرانجام روزي به حقم در تيم ملي مي‌رسم. من دوباره اين پيراهن را به دست مي‌آورم اما اين بار خيلي بهتر. در خودم مي‌بينم كه بازيكن فيكس تيم ملي باشم و قطعا به اين مهم هم مي‌رسم.
گفتي نمي‌خواهي ديگر درباره تيم ملي حرف بزني. پس بايد درباره استقلال حرف بزنيم، موافقي؟
بله، فكر مي‌كنم از استقلال حرف بزنيم خيلي خوب است. اين روزها خيلي فشار روي بازيكنان است. هر روز تمرين، آن هم صبح و عصر ...
كلافه شديد؟
سخت است اما مجبوريم تحمل كنيم. استقلال بعد از پايان تعطيلات روزهاي بسيار دشواري را پيش رو دارد. بايد اين پروسه سخت و دشوار بگذرد و تمام شود.
استقلال 2 باخت تلخ آورد؛ يكي مقابل ذوب‌آهن و ديگري مقابل فولاد. هفت امتياز از دست داديد.
باخت مقابل ذوب‌آهن هرگز حق ما نبود، اين را هميشه مي‌گويم. مقابل فولاد هم روز بسيار بد ما بود. آن روز يك اتفاق نادر در استقلال رخ داد. من فكر مي‌كنم ديگر آن باخت نظيرش تكرار نخواهد شد.
خيلي‌ها اميدوارند اين استقلال امسال بتواند در آسيا يك چيزي بشود. تو اين اميدواري را باور داري؟
براي قهرماني در آسيا فاكتورهاي بسياري لازم است. واقعيت اين است كه استقلال امسال مهره‌هاي بسيار خوبي دارد. ما تمرين‌هاي بدنسازي بسيار خوبي را هم پشت سر گذاشتيم كه اين اميدوارترمان مي‌كند. حقيقت اين است كه خودم به شخصه خيلي دوست دارم با استقلال قهرمان آسيا شوم. شايد امسال اين اتفاق رخ دهد و بتوانيم در دور جديد مسابقات ليگ قهرمانان به بهترين عنوان دست يابيم.
حضور يورگن گده در تمرين‌هاي استقلال هم از آن خبرهايي بود كه كسي انتظارش را نداشت.
بله اما گده خيلي به استقلال كمك مي‌كند. از روزي كه ايشان آمده با مظلومي همكاري خوب و نزديكي را شكل داده است. فكر مي‌كنم گده از آن دست مربياني است كه مي‌تواند به فوتبال ما كمك كند.
مدتي است بحث مشكلات مالي شما در رسانه‌ها مطرح مي‌شود. اين موضوع در رسيدن به اهداف‌تان تاثيرگذار است؟
قطعا پول يكي از ابزار موفقيت است اما بايد صادقانه بگويم كه علي فتح‌الله‌زاده و همكارانش خيلي تلاش مي‌كنند مشكلات مالي بازيكنان برطرف شود. بله، ما مشكل پول داريم اما دل‌هاي‌مان يكي است. همه دست به هم داديم استقلال در ليگ موفق شود. مطمئن هستم كه اين اتفاق هم خواهد افتاد. هم در ليگ برتر و هم ليگ قهرمانان آسيا ...