یک روز رسد غمی به اندازه کوه / یک روز رسد نشاط اندازه دشت
افسانه زندگی چنین است گلم / در سایه کوه باید از دشت گذشت
عشق مانند هوا همه جا موجود است تو نفسهایت را قدری جانانه بکش
یک نفر ….. یک جایی….. تمام رویاهاش لبخند توست و زمانی که به تو فکر میکنه احساس
میکنه که زندگی واقعا با ارزشه پس هرگاه احساس تنهایی کردی این حقیقت رو به
خاطر داشته باش یک نفر ….. یک جایی….. در حال فکر کردن به توست
دانی از زندگی چه میخواهم من تو باشم , تو پای تا سر تو
زنگی گر هزار باره بود بار دیگر تو , بار دیگر تو
تو رو دارم این همون خوشبختیه تو رو داشتن التیام سختیه
تو رو دارم بی نیازم از همه چه قشنگه دست تو تو دستمه
تا کدوم ستاره دنبال تو باشم تا کجا بی خبر از حال تو باشم
مگه میشه از تو دل برید و دل کند بگو می خوام تا ابد مال تو باشم
محکومی به حمل همیشگی گرم ترین سلاح کشنده جهان
.
.
.
چشمانت…
در وصف تو از ازل کم آورده دلم اندازۀ صد غزل کم آورده دلم
در عشق تو من ماهی ریزی هستم دریایی تو ! بغل کم آورده دلم
آسمانم دلم برای تـو، آنقدر تنگ می شود که آغـوشم برایـــش کهکشان است !!
تو رو دارم واسه من همین بسه بی خیالم اگه دنیا قفسه
تو رو دارم دورم از دلواپسی تو رو داشتن یعنی مرگ بیکسی
دلم تنگه وقتی جای دیگه ای ندارم از تو هرگز گله ای
ندارم به جز تو فکر دیگه ای آخه تو برام یه چیز دیگه ای
اندازه تموم ستاره ها یکم کمتر از خدا از بالا تا کف دریاها
شبح عشق تا روح مسیحا از پاکی یوسف تا کرخ زلیخا
از جنون مجنون تا قلب لیلا از عشق درگا تا گیتار لورکا
خیلی دوست دارم به خدا
بیا آبی باشبه رنگ آسمان تا من همیشه سر به هوایت باشم
زیر باران بیا قدم بزنیم حرف نشنیده ای به هم بزنیم
چتر را تا کنیم و خیس شویم لحظه ای پشت پا به غم بزنیم